بوی بچگی هایم ...
چشمام رو میبندم و تا اونجا که میتونم نفسی به اندازه همه عمرم میکشم.....***
بوی بچگیهایم رنگی و پر از تصویر است ...
بوی چمن مرطوب،
بوی خاک خیس،
بوی بلال، بوی پشمک ...
بوی بادکنکهای رنگی،
بوی تیله ،
بوی چرخ و فلک ،
بوی لِی لِی،
بوی عمو زنجیرباف...
***
چقدر بعضی بوها، آشنایند ...
***
بعضی بوها پر از عمق اند ،
پر از عشق ،
پر از خنده ...
***
اصلا میشه نشست و یه دل سیر گریست ...
***
بعضی بوها پر از سادگی اند ،پر از خلوص اند
بعضی بوها رو میشه دید، میشه شنید
بعضی بوها پر از خدایند ...
***
گاهی باید چشمها رو بست و فقط بو کشید و زندگی کرد...
آری زندگی به همین سادگی زیباست