skip to main
|
skip to sidebar
آذرانه
۱۳۸۸ دی ۲۹, سهشنبه
باز هم بی قرارم
ز
مانی بود که همه وجودم تشنه رسیدن به اکنونم بود،
حال....
در اکنونم ،
همه آن چه که بی قرارش بودم را در کف دارم،
اما ....
اما دلتنگم!!!
دلتنگ تک تک داشته هایی که از داشتنشان بیزاربودم!!!
***
داشته هایی هستن که جایگزینی برایشان نخواهی یافت
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
درباره من
آذر
سلام . منو آذر صدا می کنند ولی دارم سعی می کنم بفهمم واقعا کی ام...
مشاهده نمایه کامل من
لیست وبلاگ های من
میخواهم بدون اسارت دوستت بدارم
باز بوی پاییز میاد...
-
باران باشد، تو باشی و یک خیابان بی انتها... ...
۶ سال قبل
پیش بهسوی میوهخواری
-
دنبال کننده ها
Labels
، روزمرگی
(1)
آرامش
(2)
آزادی
(1)
انسانیت
(1)
بی قراری ، دل نوشته
(1)
تنهایی ،
(1)
دل نوشته
(1)
دل نوشته ، انسانیت
(1)
زمان
(1)
زمان ، تکرار، زندگی
(1)
زندگی ماشینی
(1)
سروده های من
(4)
سکوت
(1)
صدای زندگی
(1)
عشق
(1)
گفتگو با خودم
(1)
Blog Archive
▼
2010
(18)
◄
آوریل
(4)
◄
مارس
(4)
◄
فوریهٔ
(2)
▼
ژانویهٔ
(8)
بازی، بازی کثیف آزادیست...
هیس!!!
زندگی اینجاست
باز هم بی قرارم
کجای این دنیا وایسادی؟
خانه متروک
هنوزم دیر نشده
تا حالا دنیا رو بو کردی؟
◄
2009
(1)
◄
اوت
(1)
دوستان
مامان و بابا و مانی
حرف های بی حساب
Categories
، روزمرگی
(1)
آرامش
(2)
آزادی
(1)
انسانیت
(1)
بی قراری ، دل نوشته
(1)
تنهایی ،
(1)
دل نوشته
(1)
دل نوشته ، انسانیت
(1)
زمان
(1)
زمان ، تکرار، زندگی
(1)
زندگی ماشینی
(1)
سروده های من
(4)
سکوت
(1)
صدای زندگی
(1)
عشق
(1)
گفتگو با خودم
(1)
تنها در باران - هومن راد-خیلی دوسش دارم